امروز :
Skip to main content

🕌 #حضور_در_مساجد (52) | آیت‌الله مظفری، نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین با حضور در مسجد مهدیه خیابان خیام، ضمن اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء، در جمع نمازگزاران سخنرانی کرد.

آیت‌الله حسین مظفری در جمع نمازگزاران مسجد مهدیه خیابان خیام اظهار کرد: در کتاب شریف تحف‌العقول به نقل از امام رضا (ع) آمده است که حضرت فرموده‌اند عقل هیچ انسان مسلمانی به کمال نمی‌رسد، مگر اینکه این ده ویژگی در او باشد؛ البته اینجا به‌دلیل فرصت اندک به بیان سه ویژگی به‌صورت مختصر بسنده خواهیم کرد.

وی ادامه داد: عقل یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خدای متعال به انسان و حجت باطنی است، حجتی که خداوند در وجود ما قرار داده است، انبیاء نیز حجت‌های ظاهری هستند، هم حجت باطنی و هم حجت‌های ظاهری راه را به انسان نشان می‌دهند، به گونه‌ای که در قیامت دیگر عذری برای انسان باقی نمی‌ماند.

امام جمعه قزوین عنوان کرد: عقل مراتبی دارد، مانند نبی اکرم (ص) که عقل کاملی داشتند، اگر عقل آن حضرت و معصومین را در یک طرف و عقل سایر انسان‌ها را در یک طرف دیگر قرار دهیم، قطعا عقل ایشان بیش از همه انسان‌های دیگر است، هر چه انسان از این موهبت الهی بهره بیشتری برده باشد، قطعا به سعادت نزدیک‌تر است.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین بیان کرد: امام رضا (ع) در این حدیث شریف می‌فرمایند اگر این ده ویژگی را در خودتان کامل‌تر کنید، کمک می‌کند که عقلتان کامل‌تر شود، ویژگی اول و دوم این است که مردم به خیر شما امیدوار و از شر شما در امان باشند.

وی خاطرنشان کرد: انسان عاقل طوری زندگی می‌کند که مردم جز خیر از او نبینند و با تمام وجود شهادت بدهند که خدایا ما از فلانی چیزی جز خوبی و خیر ندیدیم، انسان عاقل با زبان، رفتار، گفتار، مال و آبرویش سعی می‌کند به مردم کمک کند، یعنی اگر مردم گرفتار باشند امید دارند که فلانی اگر بتواند به ما کمک خواهد کرد.

آیت‌الله مظفری تأکید کرد: ائمه (ع) در رأس دارندگان این ویژگی‌ها هستند، ما هر زمان کارمان جایی گیر می‌کند به ائمه اطهار (ع) پناه می‌بریم تا گره‌هایمان را باز کنند، یعنی به خیر آن‌ها امیدواریم.

نماینده مردم استان قزوین در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: استاد عالی (حفظه‌الله) می‌فرمود یک تاجر تهرانی ورشکست شده بود، هر چقدر به دیگران رو انداخته بود تا کمکش کنند که بتواند بلند شود، میسر نشده بود، دیگر امیدش از همه کس و همه جا ناامید بود، تصمیم گرفت به زیارت امام رضا (ع) برود و متوسل به آن حضرت شود.

وی یادآور شد: پول مختصری برایش مانده بود که دیگر حتی امکان این را نداشت که با همسرش به زیارت برود، بنابراین به تنهایی به زیارت مشرف شد، توسلاتی انجام داد، ظهر شد، تصمیم گرفت بعد از نماز ظهر از حرم بیرون بیاید و ناهار بخورد، بعد از نماز به کفشداری آمد، دست در جیبش کرد، دید همان پول مختصری که همراهش بود، نیست و جیبش خالی شده است.

امام جمعه قزوین اظهار کرد: ناراحت شد و گفت یا امام رضا (ع)! چیزی که به من نرسید، همان پول مختصری هم که داشتم نیست، یک دو ریالی ته جیبش مانده بود، به ذهنش رسید که با این دو ریالی به سراغ کیوسک تلفن برود و شماره‌ای از شماره تلفن‌های مشهد را به‌صورت اتفاقی بگیرد و هر کس گوشی را برداشت ماجرا را برایش بگوید تا کمکی به او بکند که به تهران برگردد.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین عنوان کرد: شماره‌ای را گرفت، یک نفر گوشی را برداشت، گفت من یکی از زوار امام رضا (ع) هستم و جیبم خالی شده است، می‌خواهم به تهران برگردم، پولی ندارم، دستم به جایی بند نیست، اتفاقی شماره شما را گرفتم، فرد پشت تلفن گفت شما کجا هستید؟ آدرس داد، گفت لطفا همان‌جا بایستید، چند دقیقه دیگر خدمت شما می‌آیم.

وی بیان کرد: او در کنار خیابان ایستاد، پس از چند دقیقه دید یک ماشین لوکس آمد و او را سوار کرد و به یکی از محله‌های بالاشهر مشهد برد، کنار خانه‌ای ایستاد، یک آقا از آن خانه بیرون آمد و او را تحویل گرفت و به منزل برد، بعد متوجه شد کسی که پشت تلفن با او صحبت کرده همین صاحبخانه بوده و کسی که با ماشین به دنبال او آمده راننده‌شان بوده است.

آیت‌الله مظفری خاطرنشان کرد: سفره‌ای پهن شد و ناهار مفصلی خوردند، صاحبخانه داستان زندگی‌اش را از او پرسید، او هم گفت من تاجر بودم، ورشکست شدم، به امام رضا (ع) متوسل شدم و به اینجا آمدم، صاحبخانه پرسید چقدر بدهکاری؟ گفت صد میلیون بدهی دارم، صاحبخانه یک چک صد میلیونی نوشت و به او داد، او بسیار تعجب کرد و گفت من ورشکسته شده‌ام، نمی‌توانم پول شما را پس بدهم، صاحبخانه گفت من که از شما پولی نخواستم، این هدیه است.

نماینده مردم استان قزوین در مجلس خبرگان رهبری تأکید کرد: صاحبخانه از او پرسید اگر بخواهی کارت را دوباره شروع کنی و سرپا شوی، چقدر سرمایه نیاز داری؟ گفت پنجاه میلیون نیاز دارم، صاحبخانه یک چک پنجاه میلیونی به او داد و گفت این را به‌عنوان قرض به تو می‌دهم، کارت را شروع کن، هر وقت پول داشتی کم‌کم این پول را به من پس بده.

وی تصریح کرد: گفت شما روی چه حسابی این‌طور به من کمک می‌کنی و چطور به من اعتماد می‌کنی؟ صاحبخانه گفت این جوانی که برای ما ناهار آورد و از ما پذیرایی کرد را دیدی؟ گفت بله، صاحبخانه گفت این تنها پسر من است، او دو سه سال پیش بیماری صعب‌العلاجی گرفت، بهترین دکترها نتوانستند او را معالجه کنند، دکترها ما را جواب کرده بودند، اما گفتند بیمارستانی در انگلستان وجود دارد که امکانات خاصی دارد، ممکن است آن‌ها بتوانند به شما کمکی کنند.

امام جمعه قزوین یادآور شد: صاحبخانه گفت من کورسویی از امید در دلم زنده شد و پسرم را به انگلستان بردم، سه آزمایش گرفتند و گفتند اگر پاسخ این آزمایش‌ها خوب بود امید است بتوانیم کاری برای این جوان انجام دهیم، در غیر این صورت امیدی نیست.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین اظهار کرد: جواب دو آزمایش خوب بود و فقط جواب سومین آزمایش مانده بود، پرستاری که در آنجا مشغول بود، گفت من نمی‌دانم چه دینی داری، برو هر دعایی می‌توانی انجام بده تا جواب آزمایش سوم خوب باشد.

 

وی عنوان کرد: من به حیاط بیمارستان آمدم، دستم از همه جا کوتاه بود و امیدم از همه جا ناامید شده بود، یک مرتبه یاد امام رضا (ع) افتادم، گفتم یا امام رضا (ع)! من ادعا ندارم شیعه خوبی برای شما بودم، اما همسایه و بچه‌محل شما هستم، بیا و حق همسایگی را ادا کن، لطفی به من کن تا پسرم شفا پیدا کند، اگر شفا پیدا کرد من به شما قول می‌دهم برای یکی از زوار شما سنگ‌تمام بگذارم.

آیت‌الله مظفری بیان کرد: دقایقی گذشت و دیدم این پرستار با خوشحالی آمد و گفت مژده بده که جواب آزمایش سوم خوب آمد، الحمدلله کارهای درمانی انجام شد و پسرم شفا گرفت و ما به مشهد برگشتیم.

نماینده مردم استان قزوین در مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: با خودم گفتم یا امام رضا (ع)! خودت آن زائری را که نذر کرده‌ام کمکش کنم به سمتم بفرست، یک سال از این ماجرا گذشته است و من همین‌طور منتظر بودم ببینم امام رضا (ع) چه کسی را سمت من می‌فرستد، دیشب امام رضا (ع) به خوابم آمد و گفت فلانی نذرت را که فراموش نکرده‌ای؟ فردا زائری را نزد تو می‌فرستم، به قولت عمل کن.

وی تأکید کرد: صبح که از خواب بیدار شدم با تعجب به خودم گفتم امروز که وسط هفته هست، خانه من هم از حرم دور است، من هم که امروز قصد رفتن به حرم را ندارم، این زائر چطور می‌خواهد مرا پیدا کند؟ همین‌طور منتظر بودم تا اینکه شما به خانه ما زنگ زدی، وقتی زنگ زدی من یقین کردم که فرستاده امام رضا (ع) هستی، حالا به من بگو آیا برایت سنگ‌تمام گذاشتم یا نه؟ گفتم بله شما چیزی کم نگذاشتید.

امام جمعه قزوین تصریح کرد: امام رضا (ع) فرمود عاقل کسی است که مردم به خیر او امیدوارند و از شر او در امانند.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین یادآور شد: امام رضا (ع) در پایان این حدیث شریف فرموده‌اند ویژگی دهم انسان عاقل از همه مهم‌تر است، آن هم اینکه انسان عاقل خودش را از هیچ‌کس بهتر نمی‌داند، با همه خوبی‌هایی که دارد خودش را از احدی مقرب‌تر نزد خدا نمی‌بیند، با خودش می‌گوید چه بسا کسی که ظاهرا از من پایین‌تر است، باطنی داشته باشند که نزد خدا مقرب‌تر است، انسان عاقل کار خودش را می‌داند و وظیفه‌اش را انجام می‌دهد، اما این‌طور نیست که خودش را بالاتر از بقیه ببیند.